روایت چارلی چاپلین از فقر شدیدش در کودکی
به کافهها و میخانهها رفتم مقابل خانمها میایستادم و با لحن غمانگیزی آهسته میگفتم: «گل نرگس، خانم!» «خانم، گل نرگس!…
|
به کافهها و میخانهها رفتم مقابل خانمها میایستادم و با لحن غمانگیزی آهسته میگفتم: «گل نرگس، خانم!» «خانم، گل نرگس!…