خطر جنگ بیش از هرزمان دیگر تشدید شده است...
آیا چین از آمریکا انتقام میگیرد؟/ گنبد طلایی دیگر پکن را نمیترساند!
فارن افرز در جدیدترین مقاله خود نوشت: با وجود ثبات کوتاهمدت، خطر بحران نظامی در حال افزایش است.
تاون ژاو در مقالهای برای فارن افرز به تنش نظامی میان چین و آمریکا پرداخت و با عنوان «آیا چین دست به اقدام تلافیجویانه خواهد زد؟» نوشت:
در سال ۲۰۲۱، در اولین دیدار جنجالی بین مقامات ارشد سیاست خارجی چین و همتایان آنها در دولت بایدن، یانگ جیچی، دیپلمات ارشد پکن، اعلام کرد که ایالات متحده دیگر نمیتواند «از موضع قدرت با چین صحبت کند». این بیانیه که به نظر میرسید آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده را نگران کرده است، برای درک چشمانداز استراتژیک چین آموزنده بوده است. در چهار سال گذشته، پکن با این فرض عمل کرده است که تغییر عمیقی در توازن قدرت بین دو کشور در حال وقوع است. استراتژیستهای چینی «ضعف استراتژیک» چند دههای کشورشان در رقابت با ایالات متحده را رو به پایان میدانند که ناشی از پیشرفتهای مداوم در قابلیتهای صنعتی، فناوری و نظامی چین و افزایش نفوذ بینالمللی آن است. این پیشرفت منجر به چیزی شده است که پکن آن را «بنبست استراتژیک» با ایالات متحده مینامد، که در آن هر دو کشور اکنون قدرت قابل مقایسهای دارند.
انتخاب مجدد دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، تأثیر چندانی بر خوشبینی پکن مبنی بر اینکه میتواند تهدیدات مداوم ایالات متحده را مدیریت کند، تعادل پایدار را برقرار کند و برای برتری جهانی رقابت کند، نداشت. و اقدامات اولیه ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری، این باور پکن را تقویت کرده است که ایالات متحده در حال تسریع افول خود است و دوران جدیدی از برابری را نزدیکتر میکند. این تصور که چین احتمالاً با تهدیدی برای موجودیت خود از سوی ایالات متحده روبرو نیست، تأثیر تثبیتکنندهای بر سیاست پکن داشته است، که به تشدید تنشهای تجاری ترامپ در ماه آوریل با صبر پاسخ داده است و پیشبینی میکند که ترامپ در نهایت تعرفههای ایالات متحده را در تلاش برای دستیابی به توافق کاهش خواهد داد.
اما با وجود خطر فوری کم درگیری بین ایالات متحده و چین، بنبست فعلی ممکن است پایدار نباشد. در طول چهار سال آینده، خطر بحران نظامی احتمالاً افزایش خواهد یافت، زیرا دو کشور به طور فزایندهای عزم یکدیگر را آزمایش میکنند. زمانی که دوره فعلی ریاست جمهوری ترامپ به پایان خود نزدیک میشود، چین فرصت کافی برای ارزیابی مجدد فضای سیاسی داخلی ایالات متحده، تعهد آن به تایوان، وابستگی اقتصاد جهانی به صنعت نیمههادی این جزیره و مسیر توسعه اقتصادی و نوسازی نظامی خود چین خواهد داشت. اگر پکن شکاف توانایی خود را با واشنگتن بیشتر کاهش دهد و بیتفاوتی بینالمللی نسبت به وضعیت تایوان را درک کند، از تلاشهای غیرنظامی برای اتحاد تایوان با چین ناامید شود و رهبری بیشتر طرفدار تایوان را در واشنگتن و تایپه پیشبینی کند، خطر بحران نظامی ایالات متحده و چین میتواند به شدت افزایش یابد. آنچه امروز به عنوان بنبست استراتژیک به نظر میرسد، میتواند به سرعت به چیزی بیثباتتر - و خطرناکتر - برای هر دو کشور تبدیل شود.
غلبه بر حریف
پکن مایل بوده است که در حالی که ترامپ به طور یکجانبه جایگاه ایالات متحده را در جهان تضعیف میکند، منتظر بماند. با وجود تعرفههای تهاجمی دولت ترامپ بر چین، بسیاری از استراتژیستهای چینی نگرانی مکرر بینالمللی مبنی بر اینکه جنگ تجاری خطر درگیری نظامی را افزایش میدهد، کماهمیت جلوه دادهاند. از نظر آنها، تشدید تنشهای تجاری صرفاً مرحله اول تاکتیک مذاکرهای ترامپ است: فشار شدید، سپس عقبنشینی و رسیدن به توافق. به نظر میرسد چین راضی است که اجازه دهد استراتژی خاص ترامپ مسیر خود را طی کند و انتظار دارد که با مواجهه ایالات متحده با پیامدهای شدید اقتصادی و دیپلماتیک، این استراتژی متزلزل شود.
پکن نیز به طور مشابه تمایل کمی برای شروع درگیری نظامی در کوتاه مدت، حتی بر سر مسائلی که منافع ملی اصلی مانند تایوان را تشکیل میدهند، نشان داده است. با این حال، این خویشتنداری با تقویت نظامی، شامل نیروهای متعارف و هستهای، که مقامات چینی آن را برای تغییر توازن قدرت با ایالات متحده حیاتی میدانند، تضمین شده است. تمرکز ترامپ بر «در دست داشتن کارتها» در اختلافات بینالمللی، تنها این باور پکن را تقویت میکند که قدرت سخت حاکم است. و پکن معتقد است که در موقعیتی است که میتواند دست بالا را داشته باشد.
با وجود علاقه اعلام شده ترامپ به مذاکرات کنترل تسلیحات با چین و روسیه، مقامات پکن تصمیمگیری نامنظم و نامنسجم کاخ سفید را مانعی برای هرگونه معامله بزرگ بالقوه میدانند. آنها تمایل کمتری به دنبال کردن اقدامات امنیتی مشارکتی دارند و توسعه قابلیتهای نظامی خود چین را در اولویت قرار میدهند. با کاهش سریع اقتدار جهانی ایالات متحده، فشار بینالمللی بر چین برای پیوستن به مذاکرات کنترل تسلیحات کاهش خواهد یافت. علاوه بر این، پکن پایگاه صنعتی دفاعی ایالات متحده را متزلزل میبیند که توسط یک سیستم حکومتی به طور فزایندهای بینظم مختل شده است. مواضع ترامپ، از جمله تعهد او به حفظ قدرتمندترین ارتش جهان و پیشنهاد او برای ساخت سیستم دفاع موشکی "گنبد طلایی"، دیگر مانند گذشته پکن را نگران نمیکند.
همزمان با اینکه ایالات متحده منابع خود را به سمت تلاشهای خیالی برای دفاع از سرزمین خود در برابر قابلیتهای تهاجمی نسبتاً کمهزینه چین منحرف میکند، پکن عملاً منابع ایالات متحده را با هزینهای اندک برای خود تحت فشار قرار میدهد.
افزایش قدرت نظامی چین و ارزیابی آن از رکود ایالات متحده، پکن را نیز جسورتر کرده است تا با قاطعیت بیشتری برای شکلدهی به رفتار کشورهای کوچکتر در منطقه اقدام کند. همزمان با کاهش ظرفیت و اعتبار واشنگتن، چین آشکارا در حال جلب نظر متحدان ایالات متحده مانند استرالیا، ژاپن و کره جنوبی است و در عین حال خطوط قرمز محکمتری را در مورد منافع اصلی خود ترسیم میکند. افزایش ظاهراً متناقض آن در توسعه اقتصادی و دیپلماتیک و قدرتنمایی نظامی آن، که در رزمایشهای سطح بالای نزدیک استرالیا و ژاپن در ماه فوریه مشهود بود، از نظر چین، اقداماتی است که مشخصه قدرت بزرگی است که معتقد است به آن تبدیل شده است.
بازی برای تنگه تایوان
یکی از مهمترین این منافع، تایوان است. با وجود افزایش تنشهای سیاسی و نظامی در سراسر تنگه از زمان روی کار آمدن لای چینگ-ته، رئیس جمهور تایوان در سال ۲۰۲۴، کنفرانس کاری تایوان چین در ماه فوریه و تشکیل کنفرانسهای «دو جلسه» حزب کمونیست چین در ماه مارس، تداوم بیشتری نسبت به تغییر در استراتژی کوتاهمدت پکن برای تایوان نشان داد، که ترکیبی از صبر و شکیبایی با گسترش روشمند و سیستماتیک کنترل بر روابط دو سوی تنگه است. این نشان دهنده افزایش قابل توجه تهدید حمله در کوتاهمدت نیست.
اگرچه جلسات اخیر حزب کمونیست چین حاکی از قریبالوقوع بودن اقدام نظامی چین علیه این جزیره نبوده است، اما خطر درگیری در میانمدت رو به افزایش است. در سالهای اخیر، استراتژی پکن از جلوگیری اولیه از استقلال تایوان به پیگیری فعال اتحاد تکامل یافته است و در طرح ۲۰۲۱ حزب کمونیست چین، «استراتژی کلی برای حل مسئله تایوان در عصر جدید» به اوج خود رسیده است. جزئیات محدود است، اما به نظر میرسد رویکرد جدید بر افزایش نفوذ چین در جامعه تایوان تأکید دارد و تایوانیها را ترغیب میکند که اتحاد را به عنوان گزینه کمضررتر خود ببینند. به گفته مقامات تایوان، پکن با سازمانهای جامعه مدنی، احزاب سیاسی و افراد تأثیرگذار تایوانی همکاری کرده است تا روایتهای تایپه را تضعیف کند، کارت شناسایی چینی به شهروندان تایوانی میدهد و حتی از افسران نظامی تایوان تعهد وفاداری میگیرد. چین ممکن است چنین اقداماتی را مشروع بداند، در حالی که اقدامات متقابل تایوان، مانند طرح ۱۷ مادهای لای برای مبارزه با چنین نفوذی، از نظر پکن به عنوان اقدامات استقلالطلبانهای تلقی میشود که چین را ملزم به تشدید تهاجمهای هوایی و دریایی و انجام رزمایشهای نظامی بزرگتر و جسورانهتر کرده است. پکن که تا حد زیادی به دولت لای پشت کرده است، امید کمی دارد که یک رهبر طرفدار چین در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۸ تایوان پیروز شود و احتمال تشدید تنش با تایپه را افزایش میدهد. در نهایت، حتی اقدامات اتحاد غیرنظامی که از نظر پکن صلحآمیز تلقی میشوند، خطر تشدید نظامی به یک درگیری تمامعیار را به همراه دارند، درگیریای که میتواند ایالات متحده را نیز درگیر کند.
فقدان اولویتهای سیاست خارجی مشخص ترامپ، این خطر را تشدید میکند. اکراه او برای درگیری با یک قدرت بزرگ، عدم علاقه به دفاع از سایر دموکراسیها و تعهد متزلزل به تایوان، برای مقامات چینی بسیار مهم است. بسیاری در پکن گمان میکنند که اگر قرار باشد هر رئیس جمهور ایالات متحده، تصرف اجباری تایوان توسط چین را بیسروصدا تحمل کند، آن شخص ترامپ خواهد بود. رزمایشهای نظامی اوایل آوریل چین در تنگه تا حدودی به عنوان سنجشی از عزم او عمل کرد. محکومیتهای شفاهی دولت ترامپ در پاسخ، پکن را تحت تأثیر قرار نداد و تحلیلگران چینی بر ماهیت نسبتاً خاموش واکنش ایالات متحده تأکید کردند.
سایر نیروهای بازدارنده نیز به سرعت در حال تضعیف هستند. در حالی که ایالات متحده درگیر اعمال زور آشکار بر متحدان و دشمنان خود است، کشورهای کوچکتر در منطقه و فراتر از آن با معضلات جدیدی روبرو هستند. آنها انگیزه کمتری برای دشمنی با چین دارند، به ویژه که چین خود را به عنوان یک قدرت جهانی نسبتاً قابل پیشبینیتر و کمتر مخربتر که به طور مداوم در رشد اقتصادی و نظامی از ایالات متحده پیشی میگیرد، قرار میدهد. با فروپاشی بلوک غرب به رهبری ایالات متحده، اراده و ظرفیت بینالمللی برای اعمال فشار بر چین به منظور خویشتنداری در تایوان، ممکن است در جهانی چندقطبیتر رو به افول بگذارد.
جلب افکار عمومی به هرقیمت؟
دولت ترامپ به نوبه خود، در بحبوحه نگرانیهای فزاینده در مورد اقدامات تهاجمی پکن در آسیا، در حال تقویت بازدارندگی نظامی ایالات متحده در برابر چین است. اما شکافهای داخلی مانع این تلاش شده است. اصلاحات نامنظم و مختلکننده در پنتاگون و بوروکراسی گستردهتر، که توسط وفاداران به دولت که مشتاق اجرای دستور کار رئیس جمهور هستند، هدایت میشود، پکن را نسبت به توانایی ایالات متحده در تقویت قابلیتهای نظامی خود دچار تردید کرده است. مقامات ارشد وزارت دفاع کاملاً در مورد اهمیت تایوان برای استراتژی ایالات متحده همسو نیستند. به عنوان مثال، البریج کولبی، رئیس سیاستگذاری پنتاگون، گفته است که "آمریکاییها میتوانند بدون آن زنده بمانند" و در عوض برای خنثی کردن تسلط منطقهای گستردهتر چین تلاش میکند. تعهد متزلزل خود ترامپ به تایوان، هرگونه آمادگی نظامی را بیشتر در معرض خطر قرار میدهد. اخراج اخیر مقامات ارشد شورای امنیت ملی که به اندازه کافی به سیاست خارجی "اول آمریکا" او متعهد نبودند، هشداری برای همتایان همفکرش در سراسر دولت بود.
در همین حال، تشدید تنشهای ناشی از جنگ تجاری، انسجام ملی را در چین تقویت کرده است. حتی لیبرالترین استراتژیستهای این کشور که قبلاً کمتر از سیاست ایالات متحده انتقاد میکردند، اکنون واشنگتن را متجاوز مینامند و از اقدامات سختگیرانهتر برای مقابله با فشار اقتصادی و سیاست خارجی ایالات متحده حمایت میکنند. برای بسیاری، پیشبینی شی جینپینگ، رئیس جمهور چین، مبنی بر «تغییرات بزرگی که در یک قرن دیده نشده است» پیشگویانه به نظر میرسد. با این حال، این اجماع داخلی رو به رشد، باعث میشود پکن کمتر به خوداندیشی انتقادی لازم برای ارزیابی بیطرفانه برنامهریزی استراتژیک خود بپردازد - و بیشتر احتمال دارد که تقویت نظامی و پیگیری اتحاد خود را تشدید کند.
به همین ترتیب، تقاضای ترامپ برای وفاداری و استفاده گسترده او از قدرت اجرایی برای اعمال انطباق و همنوایی در سراسر دولت، توانایی دولت برای خودارزیابی را از بین برده است. و بدون صداهای مخالف در داخل دولت، ایالات متحده نمیتواند بازدارندگی نظامی مؤثر را برنامهریزی و توسعه دهد و بحرانهای نظامی آینده را مسئولانه مدیریت کند.
در نهایت، این پویاییهای داخلی - بیش از اختلافات دیرینه تجاری و سیاست خارجی - بزرگترین تهدید برای تبدیل بنبست استراتژیک به بحران حاد هستند. برای کاهش خطرات درگیری فاجعهبار، استراتژیستهای پکن و واشنگتن باید به درون خود نگاه کنند و رهبری خود را قبل از اینکه این بنبست نگرانکننده دیگر نتواند دوام بیاورد، مورد بررسی دقیق قرار دهند.
نظر شما