زندگی لوکس سگ‌ها در ایران/ از کافه‌های مخصوص تا تولدهای میلیاردی

در یک کافه کوچک در شمال تهران، میزهای دو نفره با کاسه‌های استیل و بالشتک‌های کوچک تزئین شده‌اند. بوی قهوه با عطر غذای حیوانات در هم آمیخته است. زنی ۲۹ ساله کنار سگش «لیام» نشسته و از منوی ویژه، «چیکن و برنج مخصوص سگ‌ها» سفارش می‌دهد. لیام با اشتیاق غذا می‌خورد و زن لبخند می‌زند.

 صحنه‌ای که چند سال پیش در ایران عجیب به نظر می‌رسید، حالا در بسیاری از محله‌های تهران، کرج، شیراز و اصفهان کاملاً عادی شده است. سگ‌ها در ایران وارد عصری از زندگی لوکس شده‌اند؛ با بوتیک‌های مخصوص حیوانات، کافه‌های حیوان‌دوست، سالن‌های آرایش حرفه‌ای، کلاس‌های اجتماعی‌سازی و حتی خدمات پذیرایی ویژه.

رونق بازار حیوانات لوکس

در مناطق شمالی تهران، فروشگاه‌هایی وجود دارند که لباس‌های فصلی و عینک‌های مخصوص سگ‌ها می‌فروشند. در شبکه‌های اجتماعی نیز صفحات زیادی تبلیغ «کیک تولد سگ»، «لباس و اکسسوری حیوانات» یا «کلاس‌های آموزشی اجتماعی» را می‌کنند. هزینه برخی از این خدمات معادل هزینه زندگی یک خانواده کارگر در یک ماه است.

مردی حدود سی ساله در اینستاگرام عکس سگش را با لباس جدید منتشر کرده و نوشته است: «درسته که لباس تابستونی لوکا از پیراهن خودم گرون‌تره، اما خب لوکا عضوی از خانواده است!»

گزارش‌های غیررسمی نشان می‌دهد هزینه ماهانه نگهداری سگ در شهرهای بزرگ ایران بین ۵ تا ۲۰ میلیون تومان (حدود ۴۸ تا ۱۹۰ دلار) است؛ شامل غذا، واکسن، آرایش، آموزش و سرگرمی.

این رونق باعث ایجاد مشاغل جدیدی شده است: آرایشگر حیوانات، پرستار سگ، مهدکودک حیوانات، تولیدکننده غذای ارگانیک و برگزارکننده جشن تولد سگ‌ها.

چرا جامعه به این سمت رفته‌اند؟

محبت به حیوانات در ایران فقط یک مد زودگذر نیست، بلکه ریشه‌های اجتماعی عمیقی دارد. جامعه‌شناسان می‌گویند افزایش تجرد، تأخیر در ازدواج، فشارهای اقتصادی و رشد سبک زندگی شهری باعث شده مردم به دنبال شکل‌های تازه‌ای از محبت و همدمی باشند.

سگ‌ها با وفاداری ذاتی و توانایی ایجاد رابطه عاطفی بی‌قید و شرط، خلأ احساسی بسیاری از افراد را پر کرده‌اند. در جامعه‌ای که روابط انسانی روزبه‌روز پیچیده‌تر و پرتنش‌تر می‌شود، ارتباط با حیوانات برای برخی تبدیل به پناهگاه عاطفی شده است.

روان‌شناسی در تهران که با جوانان کار می‌کند، در صفحه اینستاگرام خود نوشته طی سال گذشته چندین مورد از «افسردگی پس از مرگ حیوان خانگی» دیده است. او می‌گوید برخی بیمارانش اعتراف کرده‌اند حیوانشان تنها منبع عشق روزانه‌شان بوده است. یکی از آن‌ها گفته: «وقتی از سر کار برمی‌گشتم، فقط او منتظرم بود. حالا خانه‌ام ساکت است.»

برای بسیاری از مجردها و زوج‌های بدون فرزند، نگهداری از سگ نوعی «عشق بی‌قید و شرط» محسوب می‌شود. برای طبقات ثروتمندتر نیز نشانه‌ای از سبک زندگی مدرن و موقعیت اجتماعی است. نژادهای خاص یا استفاده از خدمات گران‌قیمت، به نمادی از منزلت و شکوه خانوادگی تبدیل شده است.

چهره پنهان یک محبت

در نگاه اول، علاقه به حیوانات پدیده‌ای مثبت به نظر می‌رسد: مهربانی را ترویج می‌دهد، حس مسئولیت ایجاد می‌کند و فرصت‌های شغلی فراهم می‌سازد.

اما برخی روان‌شناسان هشدار می‌دهند این نوع وابستگی ممکن است جایگزین روابط انسانی عمیق شود — مثل رابطه والد و فرزند — چراکه عمر حیوانات بسیار کوتاه‌تر است.

«نسرین» کاربری در شبکه اجتماعی X که سگش را از دست داده، نوشته است: «نمی‌توانم از نو شروع کنم. لطفاً نگویید یکی دیگر بخر. او دوستم بود، همدمم، فرزندم و حالا فقط خاطره‌اش مانده است.»

بر اساس مشاهدات، بخشی از نسل جوان انرژی عاطفی و مالی خود را صرف نگهداری حیوانات می‌کند، نه تشکیل خانواده یا داشتن فرزند. در کشوری که نرخ زاد و ولد پایین‌تر از حد جایگزینی است و جمعیت رو به سالمندی می‌رود، این تغییر ارزش‌ها می‌تواند پیامدهای جمعیتی مهمی داشته باشد.

سیاست، قانون و خیابان‌ها

مسئله نگهداری و گردش سگ‌ها در ایران همیشه با چالش‌های قانونی و اجتماعی همراه بوده است. پیش از جنگ دوازده‌روزه ایران، قانونی برای ممنوعیت سگ‌گردانی در برخی شهرها اعلام شد؛ قانونی که با آغاز جنگ به حاشیه رفت اما همچنان محل بحث است.

مخالفان این قانون می‌گویند حق دارند مانند مردم سایر کشورها حیواناتشان را به پارک ببرند. موافقان اما از بی‌نظمی و بی‌مسئولیتی برخی صاحبان حیوانات گلایه دارند، مثل رها کردن سگ‌ها بدون قلاده، تمیز نکردن محل یا واکسینه نکردن حیوانات.

یکی از استدلال‌های اصلی طرفداران ممنوعیت، افزایش گازگرفتگی سگ‌ها در ایران است. اگرچه بیشتر این حوادث مربوط به سگ‌های ولگرد است، رفتار نادرست برخی از فعالان حیوان‌دوست — مانند غذا دادن به سگ‌های خیابانی — نیز به افزایش جمعیت سگ‌های ولگرد دامن زده است.

طبق آمار وزارت بهداشت، در سال ۲۰۲۴ بیش از ۴۲۰ هزار مورد گازگرفتگی حیوانات در کشور ثبت شده است.

نبود قانون دقیق و آموزش عمومی کافی، این تعارضات را تشدید کرده است. نه حقوق صاحبان حیوانات به‌درستی رعایت می‌شود و نه حقوق سایر شهروندان. شاید به‌جای ممنوعیت کامل، ایران می‌توانست مانند بسیاری از کشورها مقررات دقیق‌تر و عملی‌تری وضع کند.

بازار احساسات؛ از عادت تا صنعت

در فضای مجازی، تبلیغات مرتبط با حیوانات خانگی با زبان احساس و روان‌شناسی درآمیخته است: «برای کاهش اضطراب روزانه، سگ بگیرید» یا «تنهایی‌تان را با دوستی وفادار پر کنید.» پشت این شعارهای احساسی، صنعتی گسترده نهفته است که از علاقه انسان به حیوانات سود می‌برد. کسب‌وکارها باهوشی خاص، نیازهای جدیدی ساخته‌اند (از غذای ارگانیک تا شامپوی ضدافسردگی حیوانات) که در اصل به نفع صاحبان کسب‌وکار است.

گرچه این بازار اشتغال‌زا بوده، منتقدان می‌گویند بسیاری از آن بر پایه «فروش احساس» بنا شده است ؛ احساسی که گاه افراد را وادار می‌کند بیش از توان مالی خود برای حیوانشان هزینه کنند.

کاربری زیر ویدئوی جشن تولد مجلل سگی نوشته بود: «در زمانی که مردم مثل من برای خرج روزانه می‌جنگند، دیدن چنین مراسمی واقعاً دردناک است. اگر هم می‌خواهید این کارها را بکنید، حداقل جلوی چشم همه به نمایش نگذارید.»

انتخاب یا اجبار؟

در کشوری که تعداد تولد‌ها کاهش یافته اما تولد سگ‌ها با کیک و بادکنک جشن گرفته می‌شود، این پرسش مطرح است: آیا مردم این مسیر را از سر عشق به حیوانات برگزیده‌اند، یا از ناامیدی نسبت به آینده و بی‌اعتمادی به روابط انسانی؟

وقتی خانه‌ها سرد می‌شوند، روابط شکننده و آینده مبهم است، طبیعی است که محبت شکل تازه‌ای به خود بگیرد. شاید سگ‌ها نخستین انتخاب برای همدمی نبودند، اما در جامعه‌ای که عشق، امنیت و ثبات اقتصادی کمیاب شده، آن‌ها به پناهگاه نهایی انسان‌ها بدل گشته‌اند.

منبع: خبر فوری
ارسال به دیگران :

نظر شما

تازه