این جوان نابغه ایرانی بزرگترین امپراتوری تاریخ را شکست داد

نبرد حران که میان امپراتوری روم و اشکانیان روی داد، یکی از بزرگترین نبردهای تاریخ باستان است.

نبرد حران (Battle of Harran) یکی از نبردهای مهم و سرنوشت‌ساز تاریخ باستان است. این نبرد سرنوشت خاورمیانه را تعیین کرد و جلوی پیش‌روی امپراتوری روم در شرق را گرفت. سورنا، سردار ایرانی، با شکست کراسوس، سردار رومی، توانست تسلط ایران بر عراق و سوریه را حفظ کرده و رومی‌ها را عقب براند. همچنین، این شکست یکی از بزرگترین شکست‌های تاریخ روم به حساب می‌آید. روم در آن سالها قدرتمندترین امپراتوری دنیا بود و در هیچ جنگ بزرگی شکست نخورده بود. شکست حران ضربه‌ای سنگین بر رومی‌ها وارد کرد و آنها را برای مدتی طولانی از مرزهای ایران دور کرد. 

پیش‌زمینه

در سوم اکتبر سال 56 قبل از میلاد در نشست «لوکا» سه رهبر امپراتوری روم یعنی کراسوس، ژولیوس سزار و پمپی تصمیمی گرفتند معادلات جهان باستان را تغییر دهند. در این نشست تصمیم بر این شد که مناطق غرب رود فرات در آسیا و اراضی شمال و شمال غرب گٌل (فرانسه امروز) تا نزدیکی بریتانیا در اروپا ضمیمه قلمرو روم شود.

با توجه به قیام اسپارتاکوس در سالهای 71 و 72 پیش از میلاد، قرار شد «پمپی» یکی از سه عضو شورای عالی جمهوری روم در شهر رم باقی بماند تا از قیام احتمالی بردگان جلوگیری کند. همچنین قرار شد ژولیوس سزار عضو دیگر شورا برای ادامۀ فتوحات روم به اروپا و فرانسه برود. در میان سه سردار، کراسوس، مشهورترین کنسول روم و رئیس دوره‌ای شورا، تصمیم گرفت به شرق لشکرکشی کند و با تصرف اراضی نزدیک دجله و فرات، ایران را که در آن زمان، بر عراق تسلط داشت، عقب براند و اگر ممکن شد، «تیسفون» را نیز تصرف کند.

استعداد و قوا

کراسوس به همراه بیش از 40 هزار سرباز و چند لژیون خود از آسیای صغیر به سمت عراق که در آن زمان جزء قلمرو امپراتوری اشکانی بود حرکت کرد. چینش لشکر او به شرح زیر بود:

الف. 7 لژیون در قلب سپاه (34 هزار سرباز پیاده)

ب.  آکسیلیای محلی (4 هزار سرباز)

ج. سواره نظام سبک اسلحه (4 هزار سرباز)

د. سواره نظام گالیک (1 هزار سرباز)

همزمان، ارد دوم پادشاه اشکانیان، سورنا را که یکی از فرماندهان جوان و از خاندان سورن بود به همراه 10 هزار سرباز به مقابلۀ کراسوس فرستاد. چینش سربازان و قوای ایران به شرح زیر بود:

الف. سواره نظام سبک اسلحه (9 هزار سرباز)

ب. سواره نظام سلاح سنگین (1 هزار سرباز)

نکته جالب این بود که در لشکر سورنا هیچ پیاده نظامی وجود نداشت و تمام سربازان او سواره بودند. حرکت سورنا به علت استراتژی نبوغ آمیزی بود که به کار گرفت. او تصمیم گرفت به جای نبرد کلاسیک که از دوران سلوکیان در قوای نظامی ایران رخنه کرده بود، از روش پارت‌ها تبعیت کند. به همین دلیل، هیچ پیاده‌نظامی همراه خود نبرد و ترجیح داد به روش «پارتیزنی» بجنگد و فقط از سرعت سواره نظام و تیروکمان آنها استفاده کند.

از ارمنستان تا حران

سورنا ابتدا به ارمنستان رفت. در آن زمان ارمنستان بین ایران و روم دست و به دست می‌شد. سورنا به سمت این منطقۀ استراتژیک رفت تا فرمانروای ارمنستان را مجاب کند به کراسوس کمک نکند. سورنا پس از استقرار در ارمنستان و جلوگیری از پیوند قوای ارمنستان و روم، پیکی را به جانب کراسوس فرستاد تا او را مجاب به ترک مخاصمه کند. کراسوس راضی به ترک مخاصمه نشد و قوای خود را به سمت تیسفون حرکت داد.

قوای سورنا نیز پس از استقرار در ارمنستان و آرام کردن اوضاع، به سمت بیابان‌های عراق و سوریه حرکت کردند. دو لشکر در منطقه بیابانی حران (در شمال بین النهرین) به یکدیگر رسیدند. 

مرحله اول نبرد

سورنا اصول جنگ در بیابان را بلد بود. هر 10 هزار سرباز او سواره بودند. سواره نظام او به دو دسته تقسیم می شدند. 9 هزار سرباز او سواره نظام سبک بودند که فقط تیر و کمان و خنجر داشتند و 1000 سرباز هم سواره نظام سنگین بودند که همگی از اشراف بوده و مجهز به نیزه و سپر بودند. به دستور او، 1 هزار سواره نظام سلاح سنگین، نیزه‌های خود را پوشاندند تا دشمن پی به توان آنان نبرده و غافلگیر شوند.

کراسوس پس از مواجهه با سورنا، ابتدا تصمیم گرفت آرایش خود را خطی کند اما کمی قبل از جنگ، آرایش لشکر خود را مربعی کرد. سربازان رومی در کنار هم ایستاده و مانند یک مربع در خود جمع شدند.

سواره نظام سنگین سپاه سورنا عقب نشسته و سواره نظام سبک مربع رومی را محاصره کردند. 9 هزار سرباز شروع به تیراندازی به سمت لژیون‌های رومی کردند. رومی‌ها که به این روش جنگی عادت داشتند، سپرهای خود را محکم کرده و با آنها یک دژ مصنوعی ساختند. آنها مطمئن بودند تیرهای سربازان ایرانی از سپرهایشان عبور نمی کند. با این حال، تیرها به راحتی از دژ مصنوعی عبور کردند. تیر و کمان پارت‌ها متفاوت بود و چنان قدرتی داشت که به راحتی می‌توانست یک سرباز رومی را از پای دربیاورد و یا از سپر عبور کند. نوع چوب کمان و تیر پارت‌ها و نوع انحناء کمان سبب افزایش سرعت و قدرت تیرها می‌شد و همین امر سبب شد، رومی‌ها با پدیده‌ای مواجه شوند که تا پیش از این، ندیده بودند.

کراسوس همچنان امیدوار بود که به زودی تیرهای سربازان سورنا تمام شود و پارتیان مجبور شوند عقب نشینی کنند اما این فکر نیز اشتباه بود. پیش از نبرد، سورنا لجستیک لشکر خود را تنظیم کرده بود. هزاران شتر به همراه هزاران تیر در چند صد متری محل نبرد اردو زده بودند. سربازان به سرعت خود را به این شترها رسانده و تیر می گرفتند.

کراسوس فهمید که اگر کاری نکند به زودی تیرهای اشکانیان همه سربازانش را از پای در می آورد. در این لحظه، پابلیوس (پسر کراسوس) به همراه دو لشکر مامور شد که محاصره را بشکند. او به سمت سواره نظام سنگین اشکانی رفت. سواره نظام اشکانی عقب نشینی کردند و سربازان پابلیوس به تعقیب آنها پرداختند. وقتی سربازان رومی به نزدیکی تپه‌های پشت محل نبرد رسیدند، ناگهان هزاران سرباز پارتی از پشت تپه‌ها بیرون آمده و شروع به تیراندازی کردند. سورنا از قبل، این سربازان را در این موقعیت قرار داده بود. رومیان از این سربازان پنهان خبر نداشتند و غافلگیر شدند. در این لحظه، سواره نظام سنگین اشکانی نیز با قدرت به سمت لشکر پابلیوس حمله کرد و سپاه رومی را نابود کرد. پابلیوس خودکشی کرد و سپاهش منهدم شد.

سواران سنگین اشکانی در حالیکه سر پابلیوس را به نیزه زده و جلوی سپاه خود به گردش درآورده بودند، به محل اصلی نبرد بازگشتند. کراسوس با دیدن سر پسرش ناامید شد و سپاه روم در حال از هم گسستن بود. سورنا تاکتیک جنگی اش را از سر گرفت و مجددا سواره نظام به محاصره دژ رومی پرداخته و شروع به تیراندازی کردند. لژیونرهای رومی آشفته شده و سپاه نظم خود را از دست داد.

مرحله دوم نبرد

با فرا رسیدن تاریکی شب، سربازان سورنا عقب نشینی کردند. 20 هزار سرباز رومی کشته شده بودند. کراسوس آشفته و ناراحت به همراه 15 هزار سرباز دیگر خود شبانه عقب نشینی کرد و 4 یا 5 هزار سرباز زخمی را نیز به حال خود در بیابان رها نمود. با فرا رسیدن صبح، سربازان سورنا ابتدا لشکر 4 هزار نفری باقی مانده را هزیمت کردند و سپس به دنبال کراسوس و لشکر 15 هزار نفری اش رفتند. کراسوس به شهر حران وارد شده بود. سورنا با سربازانش به نزدیکی شهر رسید. کراسوس بیرون آمد تا مذاکره کند. در این لحظه دو سپاه درگیر شدند و کراسوس شکست خورد و سر از بدنش جدا گردید.

نتایج نبرد

  بدون شک شکست حران سنگین‌ترین و بزرگترین شکست تاریخ روم بوده است و سبب شد که روم برای همیشه دست از قلمرو شرق بکشد.

روم هیچوقت نتوانست شکست حران را جبران کند. ژولیوس سزار قصد داشت با لشکری به سمت ایران رفته و انتقام کراسوس را بگیرد اما در داخل مجلس سنا به دست سناتورها کشته شد.

بعدها نیز رومی‌ها تلاش زیادی کردند که این شکست را جبران کنند اما هیچگاه نتوانستند به موفقیت زیادی برسند و به همین دلیل، بین النهرین در قلمرو ایران باقی ماند.

موقعیت دو لشکر در ابتدای جنگ
خطی چیدن سپاه کراسوس در ابتدای نبرد
چینش مربعی لشکر کراسوس در مرحله بعدی
محاصره لشکر کراسوس توسط سپاه سورنا
تیراندازی پیاپی سربازان سورنا به لشکر روم
محل قرار گرفتن شترها و گرفتن تیر
حرکت لشکر پابلیوس و محاصره توسط ارتش اشکانی
محاصره مجدد لشکر روم پس از شکست پابلیوس
فرار کراسوس به حران و هزیمت باقی مانده لشکرش
شکست کراسوس و کشته شدن
 
منبع: ویکی دافوس
منبع: .
ارسال به دیگران :

نظر شما

تازه