واکنش زیدآبادی به بازگشت صدیقی به نماز جمعه تهران
احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود به امامت جمعه کاظم صدیقی در نمازجمعه آتی واکنش نشان داد.
من به اصل "مسئولیت فردی" سخت معتقدم. هیچکس بار گناه و جرم دیگری را به دوش نمیکشد حتی اگر از نزدیکترین اعضای خانوادهاش باشد. از افراد هم به دلیل مواضع سیاسی یا نگاه اعتقادیشان گاه به تندی انتقاد میکنم اما از طرح هر اتهامی به اشخاص که جنبۀ حقوقی و کیفری داشته باشد، تا در یک "محکمۀ صالحه" به اثبات نرسیده باشد، فراری هستم حتی اگر طرف شمر ذیالجوشن یا ابنملجم باشد!
بر این اساس، من نسبت به اتهامات حقوقی منسوب به شیخ کاظم صدیقی در خصوص حوزۀ علمیهاش، هیچ موضعی ندارم و طبعاً اتهامهای فرزندش را به پای او نمینویسم، اما مواضع سیاسی و اعتقادی و رفتار عمومی او را از هر جهت نادرست و زیانآور و قابل نقد و رد میدانم.
حالا قرار است که آقای صدیقی این هفته در مقام امام جمعۀ تهران خطبه بخواند. از نظر شخص من، چه او خطبه را بخواند چه فردی مثل سیداحمدخاتمی و یا دیگران کمترین توفیری ندارد زیرا نه در نماز جمعه شرکت میکنم و نه انتظار خیری عمومی از هیچکدام دارم.
با این حال، واضح است که بخش بزرگی از افکار عمومی روی نمازجمعه خواندن آقای صدیقی به شدت حساس شده است. در واقع حضور و عدم حضور او جنبۀ نمادین به خود گرفته است. مردم میپرسند؛ در حکومتی که اگر فرزند یک فرد به دلیل زمان تولدش در کشور دیگری به دنیا آمده و شهروند قهری آن کشور شده است، آن فرد برای حضور در مناصب بالای دولتی منع قانونی دارد، حال چطور فرد دیگری که برای فرزندش پروندۀ فساد تشکیل شده است، هیچ مشکلی ندارد و می تواند به عنوان امام جمعۀ پایتخت مردم را به رعایت "تقوای الهی" دعوت کند؟
وقتی که حضور سیدمحمد خاتمی در یک قاب عکس مشترکِ تصادفی با فلان خبرنگاری که بعدها هتاک از کار درآمده است، سند جرم شخص خودش معرفی میشود، آنگاه چطور فردی که پیرامونش شائبه و پروندۀ فسادمالی شکل گرفته است، با کوچکترین محدودیتی روبرو نمیشود؟
امامت جمعۀ آقای صدیقی در این هفته، قرار است چه سود و منفعتی برای حکومت و یا حتی هم طیفیهای او برساند که تاب مستوری از دست دادهاند؟ این کار معنایی جز اصرار بر لجاجت با بخش بزرگی از افکار عمومی و نتیجهای جز واکنش طعنآمیز و همراه با سرخوردگی آنها در بر دارد؟
نظر شما