یک تحلیلگر گفت

«مذاکره فوری» تنها راه جلوگیری از تشدید بحران‌های ایران

یک تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل می‌گوید: «در حال حاضر چاره‌ای جز دستیابی به یک توافق سریع و کوتاه‌مدت وجود ندارد تا از شدت بحران کاسته شود و از تشدید آن جلوگیری گردد. پس از این مرحله، می‌توان زمینه را برای مذاکرات طولانی‌مدت و رسیدن به یک توافق جامع فراهم کرد.»

با اعلام رسمی سه کشور اروپایی برای فعال‌سازی مکانیزم ماشه، در حال حاضر ایران تنها ۲۵ روز فرصت دارد و شرایط سیاست خارجی کشور به شدت پیچیده و پر از نگرانی شده است.

رحمن قهرمان‌پور، تحلیلگر روابط بین‌الملل، در گفت‌وگو با خبرآنلاین تأکید کرد: «بحران‌هایی مانند مکانیزم ماشه، اختلاف با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و منازعه با اسرائیل ایجاب می‌کند ایران هرچه سریع‌تر تصمیم بگیرد. تنها یک توافق کوتاه‌مدت می‌تواند شدت بحران‌ها را کاهش دهد و مسیر را برای مذاکرات جامع آینده هموار کند. میانجی‌گری کشورهایی مانند قطر و روسیه کارساز نیست و ایران برای میانجی‌گری باید به سراغ دولت‌های قدرتمندتر برود.»

در ادامه متن کامل گفت و گوی خبرگزاری «خبرآنلاین» را با رحمن قهرمان‌پور، تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل مطالعه می‌کنید.

*** برخی تحلیلگران معتقدند که در کوتاه‌مدت باید راهکاری در خصوص مسائل سیاست خارجی ایران اندیشیده شود، اما برخی دیگر چنین اعتقادی ندارند. به نظر شما، آیا ایران فرصت کافی برای صبر استراتژیک به منظور عبور از بحران هسته‌ای دارد یا خیر؟

 سؤال پیچیده‌ای است. ببینید، صبر استراتژیک یک مفهوم مستقل است. اگر منظور شما مکانیزم ماشه باشد، در حال حاضر به این معناست که ما ظرف ۲۵ روز باید تصمیم‌گیری کنیم اما در مجموع وضعیت سیاست خارجی کشور روشن است؛ به این معنا که ناگزیر باید مجموعه‌ای از تصمیم‌ها اتخاذ شود.

در حال حاضر چاره‌ای جز دستیابی به یک توافق سریع و کوتاه‌مدت وجود ندارد تا از شدت بحران کاسته شود و از تشدید آن جلوگیری گرددوقتی می‌گوییم تصمیم‌گیری، منظور این نیست که ظرف چند ساعت تصمیمی فوری گرفته شود، اما به معنای آن هم نیست که می‌توانیم تصمیم‌ها را تا بی‌نهایت به تعویق بیندازیم؛ چرا که بحران‌ها در برابر ما قرار دارند: مسئله مکانیزم ماشه، توافق با آمریکا، تعامل با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و منازعه با اسرائیل. همه این موارد ایجاب می‌کند نظام تصمیم‌گیری کشور در زمان مناسب و پیش از فوت وقت، اقدام کند؛ هرچند که این امر دشواری‌های خاص خود را دارد.

بی‌تصمیمی و به تأخیر انداختن انتخاب‌ها ما را به جایی نمی‌رساند. البته این به معنای نادیده گرفتن ملاحظات تصمیم‌گیری نیست، اما همان‌طور که عرض کردم، فرصت چندانی در اختیار نداریم و در مواجهه با بحران‌های پیش روی سیاست خارجی، ناچار به اتخاذ تصمیم‌های حساس هستیم.

«مذاکره فوری» تنها راه جلوگیری از تشدید بحران‌های ایران / نمی‌توان تصمیم‌گیری را تا بی‌نهایت به تعویق انداخت / ایران چاره‌ای جز توافق کوتاه‌مدت ندارد

*** برخی بر این باورند که ایران ممکن است از مذاکره طفره برود و تلاش کند نشان دهد که فشارها هیچ تغییری در رفتار آن ایجاد نمی‌کند و منتظر بماند تا طرف‌های غربی دریابند که اقداماتشان بی‌نتیجه است و خود به سمت مذاکره با ایران بازگردند. به نظر شما، آیا ایران می‌تواند چنین انتظاری داشته باشد یا دیگر این فرصت وجود ندارد؟

در شرایطی که کشوری ضعیف شده باشد، در منطقه و در نظام بین‌الملل تحت فشار باشد، حامیان خود را از دست بدهد، مورد حمله واقع شود و سامانه‌های پدافندی‌اش دچار مشکل شوند، بعید است دیگران محاسبات خود را تغییر دهندپاسخ این پرسش بستگی به شرایط دارد. در برخی موارد، بسته به قدرتی که یک کشور در سیاست بین‌الملل و در منطقه دارد، ممکن است طرف مقابل به این جمع‌بندی برسد که فشار بر آن کشور فایده‌ای ندارد و بنابراین به سمت مذاکره و حتی اعطای امتیاز حرکت کند. اما در شرایطی که کشوری ضعیف شده باشد، در منطقه و در نظام بین‌الملل تحت فشار باشد، حامیان خود را از دست بدهد، مورد حمله واقع شود و سامانه‌های پدافندی‌اش دچار مشکل شوند، بعید است دیگران محاسبات خود را تغییر دهند. در واقع، سیاست و روابط بین‌الملل مبتنی بر محاسبه سود و زیان با تکیه بر معادله قدرت است.

برای نمونه، زمانی که آمریکا به ایران نامه نوشت و پذیرفت ایران غنی‌سازی داشته باشد، این به معنای اعطای امتیاز بود و به این جمع‌بندی رسیده بود که مذاکره کم‌هزینه‌ترین راه است. چون در آن مقطع ایران در منطقه جایگاه مناسبی داشت و در داخل نیز انسجام قابل توجهی وجود داشت. این اتفاق در سال ۱۳۹۰ رخ داد؛ زمانی که باراک اوباما رئیس‌جمهور ایالات متحده بود. در آن زمان محاسبات آمریکا این بود که ایران از قدرت برخوردار است و بنابراین با ایران کنار آمد. اما در شرایط کنونی، با توجه به تضعیف محور مقاومت، چنین محاسبه‌ای وجود ندارد و ضرورتی ندارد که آن‌ها بخواهند به ایران امتیاز بدهند. لذا این استراتژی ممکن است در این وضعیت نتیجه‌بخش نباشد.

*** بنابراین در چنین شرایطی، آیا ایران باید برای جلوگیری از بازگشت قطعنامه‌ها به سمت یک معامله فوری حرکت کند یا می‌تواند برای مذاکرات بلندمدت و دستیابی به یک توافق جامع برنامه‌ریزی داشته باشد؟ از نظر شما کدام گزینه مناسب‌تر است؟

در حال حاضر چاره‌ای جز دستیابی به یک توافق سریع و کوتاه‌مدت وجود ندارد تا از شدت بحران کاسته شود و از تشدید آن جلوگیری گردد. پس از این مرحله، می‌توان زمینه را برای مذاکرات طولانی‌مدت و رسیدن به یک توافق جامع فراهم کرد.

وقتی می‌گوییم تصمیم‌گیری، منظور این نیست که ظرف چند ساعت تصمیمی فوری گرفته شود، اما به معنای آن هم نیست که می‌توانیم تصمیم‌ها را تا بی‌نهایت به تعویق بیندازیم؛ چرا که بحران‌ها در برابر ما قرار دارند: مسئله مکانیزم ماشه، توافق با آمریکا، تعامل با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و منازعه با اسرائیل*** در تنش‌های نظامی اخیر، کشورهایی مانند روسیه و قطر نقش میانجی‌گر داشتند یا دست‌کم تلاش کردند چنین نقشی ایفا کنند. به نظر شما، آیا این کشورها می‌توانند فرصتی فراهم کنند تا ایران زمان بیشتری برای رسیدن به یک راه‌حل دیپلماتیک داشته باشد؟

این موضوع پیش از هر چیز بستگی دارد به اینکه ایران چنین رویکردی را بخواهد یا نه. پس از جنگ ۱۲روزه و حمله اسرائیل به ایران، شرایط برای ایران و همچنین برای میانجی‌ها دشوارتر شده است. به همین دلیل است که مثلاً عمان دیگر نمی‌تواند مانند گذشته نقش‌آفرینی کند. بنابراین اگر ایران بخواهد به میانجی‌گری متوسل شود، ناگزیر باید کشورها یا دولت‌هایی را وارد این روند کند که از توان و ظرفیت بسیار بیشتری برخوردار باشند.

تجربه نشان داده که روس‌ها معمولاً میانجی‌گران مؤثری نیستند؛ هم به دلیل مشکلاتشان با غرب و هم به دلیل شیوه‌ای که در سیاست خارجی خود دارند؛ از جمله فعالیت پشت‌پرده و مخفی‌کاری. از سوی دیگر، قطر نیز توان لازم را برای ایفای چنین نقشی ندارد. بنابراین اگر سیاست ایران استفاده از میانجی‌گری باشد، باید به سمت دولت‌های قدرتمندتر و توانمندتر حرکت کند.

*** آیا ایران می‌تواند دست‌کم از روسیه یا مثلاً چین بخواهد که در جلسات شورای امنیت شرکت نکنند؟

خیر، چنین امکانی وجود ندارد. ادارۀ داخلی شورای امنیت تابع رویه‌های مشخصی است و روسیه و چین دستورکارهای خاص و متعدد خود را دارند. آن‌ها صرفاً به خاطر یک موضوع، مانند مسئله ایران، حضور خود را در جلسات منتفی نمی‌کنند. همان‌طور که ایران نیز در سیاست خارجی مسائل متعددی را مدیریت و اولویت‌بندی می‌کند، این کشورها هم براساس اولویت‌های خود عمل می‌کنند. بنابراین، نمی‌توان از آن‌ها انتظار داشت که اولویت‌هایشان را به نفع ایران تغییر دهند.

منبع: خبر آنلاین
ارسال به دیگران :

نظر شما

تازه