یک دیپلمات سابق:
ایران از زمان پهلوی، ۳ میلیارد دلار از اسرائیل طلب دارد
یک دیپلمات اسبق کشورمان گفت: جنگ بیش از آنکه تابع اصول حقوقی باشد تابع سیاست است. حقوق بر محور قانون با تضمین قدرت است. سیاست بر محور قدرت با دستاویزهای حقوقی است.
فریدون مجلسی کشورمان معتقد است: متأسفانه اسرائیل با پناه گرفتن در پس شعار مؤکد نابودی خواهانه برای خودش سپری دفاعی ایجاد کرده است که مورد حمایت غرب است.
به نظر شما ایران از نظر حقوق بینالملل چه ابزاری برای مطالبه غرامت جنگی از اسرائیل در اختیار دارد؟
جنگ بیش از آنکه تابع اصول حقوقی باشد تابع سیاست است. حقوق بر محور قانون با تضمین قدرت است. سیاست بر محور قدرت با دستاویزهای حقوقی است.
در جنگ معمولا غرامت را برنده جنگ میگیرد. مگر آنکه بازنده متکی به قدرت حمایتی قویتر از برنده جنگ باشد! ضمنا خود بر حق پنداری ایجاد حق نمیکند.
درباره نبرد شدید ۱۲ روزه اسرائیل علیه جمهوری اسلامی چند مسئله وجود دارد.
نخست اینکه جمهوری اسلامی که اسرائیل را کشور نمیشناسد و از آن با عناوینی چون سرزمینهای اشغالی، غده سرطانی، جرثومه فساد نام میبرد، آیا حاضر است علیه آن به عنوان یک هویت دولتی به دادگاه بین المللی شکایت کند؟
اسرائیل در سال ۱۳۴۸ در سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده است. آیا از لحاظ حقوقی ایران میتواند با ارجاع به پیشینه تاریخی منکر وجود آن هویت شود و در عین حال از آن هویت در مقام دولت شکایت کند.
اما نکته مهم شعار ضدیت با موجودیت اسرائیل و محو کردن آن از عرصه روزگار است که با اقدامات نظامی نیابتی ومستشاری توسط حزبالله، جهاد اسلامی، سوریه بشار و حوثی و عملیات بری و بحری همراه بوده است. دولت ایران در در این عرصه شاید نتواند به حربه انکار و تکذیب متوسل شود.
جمهوری اسلامی از زمان شاه نزدیک دو میلیارد دلار از اسرائیل بابت خط لوله حامل نفت عقبه- اشکلون بستانکار است که در داوری ژنو و تجدید نظر لاهه نیز برنده شده و اکنون باید متجاوز از ۳ میلیارد دلار باشد که راکد مانده است. از اسرائیل شکایت شد به داوری ژنو و اسرائیل محکوم شد، در تجدید نظر لاهه نیز اسرائیل محکوم شد. ایران بستانکار ماند و لابد از غده سرطانی که نمیشود وصول کرد.
متأسفانه اسرائیل با پناه گرفتن در پس شعار مؤکد نابودی خواهانه برای خودش سپری دفاعی ایجاد کرده است که مورد حمایت غرب است. اقدامات جنگی به هزینه و حمایت ایران ممکن است اقدامی حق طلبانه نامیده شود، اما به شکل حقوقی قابل طرح نخواهد بود. خصوصا آنکه تریبونهای نظامی و نماز جمعه و روزنامه کیهان به نوعی سخنگوی مسؤولیت آفرین نظام تلقی میشوند که در آنها به کرّات از ساخت سلاح اتمی تا خصم انگاری یهودیان و نابودسازی اسرائیل و ریختن آنها به دریا سخن گفته اند.
گرچه اسرائیل خودش شیطان را درس میدهد و آن مطالبات مسجل ایران را قبلا به حساب غرامات خودش منظور داشته، اما طرح شکایت غرامت خواهی از سوی ایران می تواند موجب انگیزشی برای طرح مطالبات متقابل آنان طی نیم قرن گذشته شود. آنان هرگونه اقدام ضد خودشان و منافع یهودیان را به حساب ایران میگذارند و متأسفانه افکار عمومی جهان نیز از ایران حمایت نمیکند.
**آیا در شرایط کنونی طرح موضوع غرامت جنگی میتواند به عنوان ابزاری دیپلماتیک علیه اسرائیل به کار رود؟
در شرایط کنونی تصور نمی رود ایران بتواند از طرح موضوع غرامت جنگی علیه اسرائیل استفاده کند. زیرا گرچه جمهوری اسلامی به دلیل امواج حملههای هوایی غافلگیرانه و شهادت فرماندهان و تخریب گسترده اسرائیل را آغازگر جنگ علیه خود میداند اما اسرائیل از سالیان پیش تهدیدهای مکرر و اقدامات نظامی نیابتی و نظامی و درگیریهای وعده صادق ۱ و ۲ و سرانجام ۳ را تداوم همان تلاش آغازین جنگی میداند و جهان غرب هم جانب ایران را ندارد. ضمنا ایران نیز در موارد احساس خطر اقدامات نظامی برون مرزی در اربیل و پاکستان و اخیرا در قطر کرده است.
***با توجه به وضعیت منطقه، آیا طرح غرامت جنگی میتواند به روند کاهش تنشها یا برعکس تشدید درگیریها منجر شود؟
با توجه به وضعیت کنونی و خصوصا تبادل سخنان خصمانه و ستیزه جویانه رهبران پس از آتشبس کنونی، و واکنش حاد متقابل، طرح دعوای ادعای غرامت موجب مطرح شدن موضع سیاست مؤکد براندازی اسرائیل توسط جمهوری اسلامی میشود و کمکی به عنوان ابزاری دیپلماتیک به نفع اسرائیل نمیکند. تا پیش از جنگ دوازده روزه اسرائیل ضمن وارد شدن ضربات پس از ۷ اکتبر و حتی پیش از آن متحمل ضربات موشکی متقابل هم بود. اما گویی حمله به ایران نوعی حرمت بازدارنده داشت که طی یکی دو سال اخیر عملا شکسته شد و با ورود آمریکا به جنگ تا زمانی که برای تغییر شرایط ستیزه جویی به ترک مخاصمه جدی اقدام نشود، در آینده امکان بیشتر دارد که هرگونه اقدام مخاطره آمیز یا حتی تهدید جدی ایران به برخورد نظامی زیانبخش منجر شود.
نظر شما