ساختار جدید نیروهای مسلح/ تفکر همه جانبه به جای نگاه تقلیلگرایانه
یک نگاه جامع و همه جانبه جای خود را به نگاه تقلیلگرایانۀ گذشته داده است. تفکر جدید که تا حدی حاصل سبقۀ سرلشکر موسوی در زمینههای مختلف نظامی (اعم از آفندی و پدافندی) و بالاخصّ حضور بیش از 96 ماهۀ او در جبهههای جنگ است، نبرد را یک پدیدۀ چند وجهی و ترکیبی میداند.
تجربه جنگ تحمیلی 12 روزه و همزمان، تغییر فرماندهی ستاد کل نیروهای مسلح سبب تغییر دیدگاه بنیادین قوای دفاعی ایران شد. تا پیش از این، نوعی تفکر تقلیلگرایانه و حداقلی بر قوای مسلح کشور حاکم بود که بیشترین تمرکزش را بر تقویت توان موشکی و پهپادی در زمینۀ آفندی و در عین حال، تمرکز بر سیستمهای پدافندی و راداری قرار داده بود. این توجه بیش از حد، سبب کاهش تمرکز بر سایر وجوه دفاعی و قوای مختلف از جمله نیروی هوایی، پدافند غیرعامل، نیروی زمینی و زرهی و ... شد. این نگاه تقلیلگرایانه اثر خود را در جنگ 12 روزه نشان داد. از کار افتادن نیروی هوایی، پدافند غیرعامل و برخی از بخشهای مهم دفاعی کشور، از یک سو سبب نفوذ جنگندهها و پهپادهای دشمن صهیونی به آسمان ایران شد و از طرف دیگر، باعث آسیب برخی شبکههای پدافندی نیروهای مسلح و حتی آسیب دیدن لانچرهای حامل موشک گردید.
حالا یک نگاه جامع و همه جانبه جای خود را به نگاه تقلیلگرایانۀ گذشته داده است. تفکر جدید که تا حدی حاصل سبقۀ سرلشکر موسوی در زمینههای مختلف نظامی (اعم از آفندی و پدافندی) و بالاخصّ حضور بیش از 96 ماهۀ او در جبهههای جنگ است، به نبرد به مثابۀ یک پدیدۀ چند وجهی و ترکیبی نگاه میکند.
البته پیش از هرچیز باید گفت که این نگاه محصول تجربۀ زیستۀ ایران در سالهای دور و جنگهای متعددی است که در تاریخ خود داشته است. نبرد اشکانیان با رومیها به ایرانیان ثابت کرد که باید از تمام تاکتیکها و استراتژیها و از تمام عوامل محیطی و انسانی برای شکست دشمن استفاده کنند. ایرانیان در نبرد حران، نوعی نبرد ترکیبی را علیه دشمن آغاز کردند. آنها با استفاده از محیط جغرافیایی بینالنهرین، از شترها برای حمل تیرها و آذوقه استفاده کرده، سواره نظام سبک سلاح و سبک زره را برای نبردهای چریکی و پارتیزنی برگزیدند و همزمان، از سوارهنظام سلاح سنگین برای سرکوب قوای متلاشی و متفرق و هراسان دشمن استفاده نمودند.
یک نگاه جامع و همه جانبه جای خود را به نگاه تقلیلگرایانۀ گذشته داده است. تفکر جدید که تا حدی حاصل سبقۀ سرلشکر موسوی در زمینههای مختلف نظامی (اعم از آفندی و پدافندی) و بالاخصّ حضور بیش از 96 ماهۀ او در جبهههای جنگ است، به نبرد به مثابۀ یک پدیدۀ چند وجهی و ترکیبی نگاه میکند.
این نبردِ ترکیبی در حران جواب داد و به پیروزی ارتش ایران منجر شد و سپس آرام آرام به استراتژی ارتش ایران بدل گردید. ارتش ایران اصل «ترکیب قوا و نیروهای مختلف و تغییر آنها بر اساس تغییر شرایط جغرافیایی و لجستیکی میدان نبرد» را مبنای کار خود قرار داده و تا عصر نادرشاه به انحاء گوناگون از آن بهره بردند.
این اصل که به صورت یک قانون نانوشته در روح ارتش و نیروهای مسلح ایران جریان داشته، بار دیگر ضرورت خود را نشان داده است. اصل «ترکیب و هماهنگی قوا» تلاش دارند نگاه تقلیلگرایانۀ گذشته را کنار بگذارد و یا آن را تعدیل کند. در این رویکرد تاکید میشود که حتی افزایش توان موشکی و پهپادی و پدافندی کشور نیز احتیاج به پشتوانه دارند. برای مثال، نیروی پدافند به مکملهایی مانند نیروی زمینی و نیروی هوایی نیاز دارد. در جنگ 12 روزه مشاهده کردیم که بار اصلی اسکورت، انتقالات و لجستیک هوافضا و پدافند بر دوش نیروی زمینی بود. در برخی مناطق، نیروی زمینی اطراف جایگاههای شلیک موشک را قرق میکرد تا دشمن لانچرها و جایگاههای شلیک را موشک باران نکند. شکی نیست که اگر این نحو از به کارگیری قوای مختلف بیشتر بود و به حداکثر میرسید و همۀ این نیروها در هماهنگی با هم عمل میکردند، میزان موفقیت دشمن در جنگ تحمیلی 12 روزه به حداقل میرسید.
اظهارات و اقدامات سرلشکر موسوی در ماههای اخیر نشان میدهد که او عزم جدی دارد که استراتژی جدیدی بر نیروهای مسلح حاکم کند و هماهنگی قوای مختلف اعم از زرهی، پیاده، موشکی، پدافندی، هوایی و دریایی را به حداکثر برساند.
برای مثال، سرلشکر موسوی در یکی از سخنرانیهایش گفت که در جنگ ۱۲ روزه اگر کمک نیروی زمینی نبود، معلوم نبود هوافضا بتواند ماموریتش را درست انجام دهد. این اظهارنظر نشان می دهد که از نظر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، هماهنگی نیروی زمینی و هوافضا و ایضا قوای مختلف نظامی از اوجب واجبات ساختار دفاعی کشور است و باید هر چه سریعتر به کار گرفته شود.
به طور کلی، دیدارهای سرلشکر موسوی از نهادهای نظامی مختلف، پوشیدن لباس قوای مختلف ارتش و سپاه، دیدار با مقامات مختلف نظامی، ارتباط روزانه و فعال با نیروهای مختلف اعم از نیروی انتظامی، سپاه پاسداران، نیروی زمینی ارتش، نیروی هوا فضا، نیروی دریایی، نیروی هوایی، پدافند و ... همه و همه نشان از این دارند که قرار است نوعی ساختار همهجانبه و همگرایانه بر نیروهای مسلح کشور حاکم شود.
اگر فرماندهی جدید ستاد کل نیروهای مسلح بتواند در استراتژی جدید، چابکی و تحرک سپاه، قدرت موشکی هوا فضا، فعالیت میدانی بسیج، حمایت لجستیکی و استراتژیک نیروی زمینی، قدرت ترکیبی پدافند و جنگندههای نیروی هوایی و در نهایت، قدرت اطلاعاتی نهادهای امنیتی را با هم ترکیب کند، بدون شک، ایران در جنگهای احتمالیِ آتی قدرتمندتر از همیشه ظاهر خواهد شد.
نظر شما