رویارویی ویتکاف و عراقچی در زمین دیپلماسی

ایران چگونه می تواند «تک» آمریکا را خنثی کند؟

آمریکا سعی دارد از سیاست «ابهام در توافق» استفاده کند تا در نهایت، حرف خود را به کرسی بنشاند. واضح است که «سرعت بخشیدن» به توافق و تعیین ضرب الاجل، لازمه اجرای این سیاست است. ایران در واکنش به این سیاست تلاش دارد جلوی سرعت بخشیدن در توافق را بگیرد تا مفاد توافق احتمالی متعین شوند.

 

روند مذاکرات هسته ای ایران و آمریکا پیچیده شده و به گره ای کور بدل گشته است. اما این گره کور چیست و چرا به وجود آمده است؟ به نظر می رسد داستان ها و حکایات تاریخی می توانند بحران کنونی را تشریح کنند.

دو استراتژی مشهور از فرمانده افسانه ای چین

سائوسائو، صدراعظم مقتدر چین در عصر هان و بنیانگذار سلسله وی، یکی از بزرگترین استراتژیست های دنیا به حساب می آید که با هر دشمنی به حیله و طریقی مواجه می شد و او و قلمرویش را تحت انقیاد خود در می آورد. در کتاب رمانس سه امپراتوری که در ایران، با نام «افسانه سه برادر» شناخته می شود به بخشی از این استراتژی ها اشاره شده است.

مشهور است که سائوسائو در جنگ با دشمن بزرگش یوان شائو که دو برابر او نیرو داشت، از استراتژی «تاخیر» استفاده کرد. لشکر سائوسائو در میدان جنگ در منطقه ای حضور داشتند که به لحاظ سوق الجیشی مناسب نبود. به همین دلیل، او پیام صلح به یوان شائو ارسال کرد و از او تقاضا کرد که پیش از تسلیم شدن، با هم مذاکره کنند. سائوسائو نزد یوان شائو رفت و چند ساعت مذاکره کردند. در این زمان، روز از میانه گذشت و ظهر شد. آفتاب جهت خود را تغییر داد و زاویه خورشید طوری قرار گرفت که نور مستقیما به چشمان سربازان یوان شائو برخورد می کرد. سائوسائو که این وضعیت را دید میز مذاکره را ترک کرد و از فرصت استفاده نمود و با قوایش به لشکر یوان شائو حمله کرد.

جنگ+2

اما این تنها یکی از تدابیر سائوسائو بود. او در مواجهه با دشمنان دیگرش از تدابیری متفاوت بهره می جست. یکی از تدابیر او «ابهام در توافق» بود. او پیش از جنگ برای بزرگان لشکر دشمن پیام می فرستاد و به آنها وعده هایی مبهم و کلی می داد تا آنها را به تسلیم وادار کند. با این حال، بعد از تسلیم زیر توافق خود می زد و مدعی می شد هرگز وعده ای نداده است. سائوسائو هرگز توافق خود با دشمنانش  را پیش از تسلیم شدن آنها نمی نوشت تا آنها نتوانند بعدها مدعی شده و او را به عهدشکنی متهم کنند. یک نمونه مشهور مربوط به جنگ سائوسائو با مردم غرب و میان دو رود است. سائوسائو به ملکه این خطه که یک زن بیوه اما جوان بود، وعده داد که او را راهی قصر شاه خواهد کرد. ملکه تصور کرد مقصود سائوسائو این است که او را زن شاه خواهد نمود. به همین دلیل، تسلیم او شد. بعد از پیروزی سائوسائو و تسلیم شدن ملکه، او به وعده اش عمل کرد و زن را به کاخ شاه فرستاد اما نه به عنوان ملکه بلکه به عنوان زندانی. سائوسائو ملکه خطه غرب را در آنجا حبس کرد و آنقدر نگه داشت تا زن مرد.

استراتژی «تاخیر» و «ابهام» در مذاکرات ایران و آمریکا

به نظر می رسد در مواجهه ایران و آمریکا نیز تدابیر سائوسائو به کار گرفته شده است.  اگر هم این تدابیر به کار گرفته نشده باشند، دو طرف مدعی هستند که طرف مقابل از این تدابیر بهره جسته است. آمریکایی ها ایران را متهم می کنند که آنها از استراتژی «تاخیر» استفاده می کنند. روز قبل، جروزالم پست به نقل از چند مقام اروپایی مدعی شد که ایران در حال ایجاد تاخیر در مذاکرات  است تا آمریکا را وارد فرآیند فرسایشی کند و ترامپ برای جلوگیری از این سیاست، باید یک برنامه زمانی مشخص برای مذاکرات تعیین نماید.

در مقابل، ایران نیز آمریکایی ها را به «ابهام در توافق» متهم می کند. در همین رابطه، پایگاه نور نیوز در تحلیلی با عنوان «رمز گشایی از بازی مذاکراتی آمریکا: مذاکره بدون سند، سنجش بدون مسئولیت» تاکید دارد که برگزاری 5 دور مذاکره بدون انتشار هرگونه سند مکتوبی « به ‌وضوح بخشی از یک راهبرد پیچیده و حساب ‌شده بر مبنای نظریه بازی‌هاست؛ جایی که واشنگتن با حفظ ابهام، بدون پذیرش مسئولیت، قواعد بازی را یک ‌طرفه بازنویسی می‌ کند و نتیجه را در هاله ‌ای از عدم قطعیت نگه می ‌دارد.» نویسنده مقاله نورنیوز در تبیین این نظر می نویسد: «آمریکا با امتناع از تعریف قواعد ثابت، به دنبال تبدیل این بازی به یک بازی باز با قواعد متغیر است. در واقع، آمریکا سعی دارد با حفظ «ابهام راهبردی»، خود را در موقعیتی قرار دهد که بتواند در هر لحظه بازی را ترک کرده، قواعد را تغییر دهد، یا توپ را در زمین ایران بیندازد.»

جنگ استراتژی ها/ تک و پاتک آمریکا و ایران

جنگ 2

اگر تحلیل بالا درست باشد باید گفت دو طرف در حال استفاده از یکی از استراتژی های قدیمی سائوسائو هستند. آمریکا سعی دارد از تاکتیکی استفاده کند که سائوسائو هنگام مواجهه با یک مدافع سرسخت که قصد نداشت تسلیم او شود، استفاده می کرد. از آن سو، ایران از تاکتیکی بهره می جوید که سائوسائو هنگام مواجهه با حریف قدرتمندی که به او حمله کرده و او را در موضع دفاعی قرارداده بود، بهره می جست. بنابراین، می توان دو استراتژی ترامپ و ایران را از سنخ «تک» و «پاتک» دانست.

در واقع، باید گفت ایران در واکنش به سیاست آمریکاست که سیاست خود را تعیین کرده است و به خودی خود علاقه ای به سیاست «تاخیر» ندارد. ایران برای خنثی کردن سیاست «ابهام در توافق» یا «ابهام راهبردی» دست به عملیات «تاخیر» زده است. این مساله ای است که عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان نیز بر آن تاکید کرده است. عراقچی در بخشی از صحبت های دو روز قبل خود گفت: «ما عجله‌ای نداریم و البته تاخیر نیز ایجاد نمی ‌کنیم. به عبارتی، هر یک ساعتی که تحریم‌ ها زودتر برداشته شود، ما دریغ نمی‌ کنیم و تلاشمان را خواهیم کرد ولی نه به قیمت از دست رفتن حقوق مردم ایران.» عراقچی تلویحا از این گفت که تا سند روشن  و مشخصی تدوین نشود حاضر نیست با آمریکایی ها توافق کند. مقصود از سند مشخص سندی است که طرف آمریکایی با پذیرش آن نتواند زیر میز زده و آن را نقض کند. 

به عبارت دیگر، آمریکا سعی دارد از سیاست «ابهام در توافق» استفاده کند تا در نهایت، حرف خود را به کرسی بنشاند. واضح است که «سرعت بخشیدن» به توافق و  تعیین ضرب الاجل، لازمه اجرای این سیاست است. ایران در واکنش به این سیاست و حین اجرای پاتک این تک، تلاش دارد جلوی سرعت بخشیدن در توافق را بگیرد تا مفاد توافق احتمالی ایضاح گشته و متعین شود. در  واقع، آنچه ایران بر آن اصرار دارد نه «تاخیر» بلکه عدم اجرای سیاست «ابهام» از سوی طرف آمریکایی است.

بنابراین، به نظر می رسد در شرایط فعلی، دو طرف ایران و آمریکا وارد جنگ استراتژی ها شده اند و تلاش دارند از طریق «صبر و فشار» تاکتیک راهبردی خود را بر دیگری غالب کنند. باید منتظر ماند و دید در آینده کدام طرف پیروز می شود.

منبع: خبر فوری
ارسال به دیگران :

نظر شما

تازه