ترس زنان از بحرانی به نام خیانت/ آیا همه مردان خائن و تنوعطلب هستند؟
پروندههای طلاق نشان میدهد یکی از دلایل جدایی، خیانت زوج به زوجه است اما واقعاً چرا خیانت از سوی مردان اتفاق میافتد و آیا جامعه ما در تربیت شهروندان غفلت کرده است؟
برای بررسی موضوع خیانت مردان به زنان به عنوان یکی از جدیترین آسیب خانوادهها و موضوعی که به نظر میرسد شایع شده است، به سراغ مردان و زنان متأهل رفتیم و نظر آنها را جویا شدیم.
هر چند که خیانت از سوی دوست پسر و پارتنر هم در بررسیها شنیده میشود اما نقطه تمرکز این گزارش خیانت مردان متاهل در زندگی مشترک است. موضوعی که طی سال ای اخیر شیوع بیشتری دارد وحتی پرونده های جنایی بسیاری را به خود متصل کرده است.
در کمال شگفتی اظهاراتی که مطرح میشود خبر از بحرانهای عمیق تربیتی دارد. موضوعی که متاسفانه به دلیل بیتوجهی به آن موجب شده تا امر خیانت از خانهای به خانهای دیگر سرایت کرده و به امری متداول تبدیل شود.
نظر آقایان: تنوع و دور شدن از نق نق خانه
یکی از شهروندان در این خصوص گفت: بنده همسرم را دوست دارم اما به نظرم بیشتر مردها برای تنوع طلبی خیانت میکنند. چون نگاه نخست چنین مردهایی به زنها نگاه جنسی است.
وی افزود: به عنوان یک مرد هیچ توجیهی در خیانت نمیبینم اما موارد متعددی در پیرامون خودم دیدم که مردها تمایل دارند در کنار همسر قانونی خود روابط دیگری را نیز داشته باشند و این تمایل موجب میشود هر چیزی از جمله بالا رفتن سن همسر، بد هیکل شدن و حتی اخلاق بد را بهانه کنند.
شهروند دیگری میگوید: همیشه خیانت به دلیل تنوع طلبی نیست.افراد در طول زندگی تغییر میکنند و ممکن است این تغییر موجب دور شدن یک زوج از هم شود. گاهی حتی ممکن است مرد به دلایل مختلف مجبور به ازدواج شده و بعدها عشق زندگی خود را پیدا کند.
وی افزود: من یک مرد متأهل هستم و موافق پنهانکاری در زندگی مشترک نیستم. اما نمونههایی از همکارانم را به عینه دیدهام که به خاطر رفتارهای بد همسرشان از خانه فراری شدهاند و به افراد دیگری پناه بردهاند.
این شهروند به مورد قابل توجهی هم اشاره دارد و اینکه ممکن است برخی مردان از سوی زنان دیگری فریب بخورند و وارد رابطه شوند.
هر چند آمار دقیقی از دخالت خیانت در طلاق موجود نیست اما به اذعان کارشناسان خیانت یکی از دلایل طلاق عاطفی و در نهایت طلاق قطعی زوجها است.در عین حال خانمهای متآهل بیش از آقایان از موضوع خیانت همسر خود واهمه دارند و اغلب اینطور عنوان میکنند که نمیشود به مردها اعتماد کرد.
یکی از شهروندان در این خصوص گفت: متأسفانه آقایان برای خیانت دنبال بهانه میگردند تا خودشان را توجیه کنند. مثلاً میگویند همسرم بداخلاق است یا به دلم نمینشیند.من حتی موردی را شنیدم که برای داشتن رابطه جنسی در دوران بارداری همسرش به او خیانت می کرد.
این زن متأهل معتقد است اینها جز بهانه برای رفتار خیانت آمیز نیست و مردهای خوب و خانواده دوست چنین رفتاری ندارند.
شهروند دیگری نیز معتقد است برخی رفتارهای خانمها مانند بیتفاوتی و سردی ممکن است همسرشان را به سمت رابطههای دیگر بکشاند.
وی گفت: به عنوان مثال برخی خانمها تصور میکنند همیشه باید دعوا راه بیندازند یا در قهر باشند تا بتوانند به خواستههای خود برسند و این در حالی است که شاید همسرشان مدتی به این وضعی تن دهد اما در ادامه ممکن است از او سرد شود.
خودشیفتگی، اختلالی که برخی مردان خائن دارند
سارا مسعود مقدم افزود: در برخی موارد ویژگیهای شخصیتی یا اختلالات روانی مانند خودشیفتگی یا اختلالات کنترل تکانه، تمایل به هیجانطلبی و دنبال کردن تجربیات جدید را افزایش میدهد که میتواند زمینهساز خیانت شود. همچنین افسردگی و اضطراب میتوانند انگیزه و انرژی برای حفظ رابطه را پایین بیاورند و باعث کنارهگیری عاطفی شوند.
وی افزود: در کنار عوامل فردی، ساختارهای فرهنگی و اجتماعی نقش مهمیدارند. وقتی رابطه به «معامله» تبدیل شود — مثلاً نگاه ابزاری به مرد بهعنوان مسئول اصلی تأمین هزینهها — محبت و سرمایهٔ عاطفی تحلیل میرود و رابطه ضعیف میشود. مقایسههای اجتماعی، فشار رسانهها و فضای مجازی نیز انتظارات غیرواقعی و نارضایتی از خود و دیگری را افزایش میدهد.
در کنار این اظهارات بررسیهای میدانی نشان میدهد خیانت در برخی مواقع برای انتقام گیری نیز انجام میشود. به طوریکه خیانت زوجه موجب میشود، همسر او نسبت به آغاز رابطه با فردی دیگر اقدام کند.اما راهکار چیست؟
شیوههای اصلاح و درمان خیانت از سوی مردان
به اعتقاد روانشناس اول باید طرحوارهٔ تشخیصی و ارزیابی دقیق انجام شود — یعنی مشخص شود که آیا اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب، اختلال شخصیت یا اختلال بدشکلی بدن وجود دارد یا خیر. از منظر درمانی، ترکیبی از رواندرمانی فردی (مثلاً درمان شناختی–رفتاری یا درمانهای متمرکز بر تنظیم هیجان)، زوجدرمانی برای بهبود ارتباط و بازسازی اعتماد، و در صورت لزوم ارجاع به روانپزشک برای بررسی نیاز به دارودرمانی، مؤثر است.
مسعود مقدم ادامه داد: برای مسائلی مثل اعتیاد به خرید یا اختلال کنترل تکانه، درمان رفتاری–شناختی و مداخلات مدیریتی مالی میتواند کمککننده باشد. همچنین آموزش مهارتهای ارتباطی، مذاکره درباره نقشها و توقعات، و کاهش انگ و خجالت برای مردان جهت درخواست کمک، از اولویتهاست.
وی تاکید دارد که سرزنش یکطرفه راهحل نیست؛ سردی و خیانت معمولاً نشانهٔ یک بحران رابطه یا مشکل روانی عمیقتر است. رویکردی درمانی، چندجانبه و همراه با همدلی و ارزیابی حرفهای بهترین مسیر برای بازسازی رابطه یا حل مشکل فردی است.
نظر شما